عزاداری انبیاء در سوگ سیدالشهدا(ع)

بهره مندی والاترین پیامبران الهی از نور عظمت سیدالشهدا (ع)
پذیرش توبه آدم(ع) با گریستن بر سیدالشهدا(ع)
« فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه… » سپس آدم از خدای خود کلماتی آموخت که آن کلمات سبب پذیرفتن توبه او گردید- بقره/۳۷
در حدیث است : چون خداوند منان می خواست توبه آدم (ع) را از ترک اولی قبول کند جبرئیل را نزد او فرستاد تا به وی تعلیم دهد که بگوید:« یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا قدیم الاحسان بحق الحسین و منک الاحسان »
چون کلام جبرئیل به نام مبارک اما حسین(ع) رسید و بر زبان آورد، جناب آدم(ع) یک مرتبه دل شکسته شد و گریست.سپس گفت:« یا اخی جبرئیل فی ذکر الخامس ینکسر قلبی و تسیل عبرتی؟ » جبرئیل عرض کرد: این فرزند تو به مصیبتی مبتلا می شود که همه مصیبت ها در مقابل آن کوچک است.در اینجا جبرئیل قدری از مصائب حضرت را برای آدم(ع) بیان کرد که هر دو مانند مادر جوان مرده گریستند…. بحارالانوار/ج۴۴/ص۲۴۵
نجات کشتی نوح(ع) به برکت سیدالشهدا(ع)
« … واستوت علی الجودی … » و کشتی بر کوه جودی آرام گرفت – هود/۴۴
برای ساخت کشتی، جبرئیل از بهشت پنج میخ برای حضرت نوح(ع) آورد.نوح(ع) مشاهده کرد یکی از پنج میخ دو خصوصیت دارد:
۱٫ از آن نور خاصی ساطع است که بقیه نورها این نور را ندارند.
۲٫ مشاهده نمود خونی مرطوب از آن میخ جدا می شود.
از جبرئیل علت را جویا شد.جبرئیل عرض کرد:« این میخ به نام امام حسین(ع) است و او را در کربلا به شهادت می رسانند و داستان مصائب و شهادت حضرت را حکایت کرد.نوح(ع) دلش شکست و بر قاتل حضرت لعنت فرستاد و کشتی اش به حرکت درآمد.کشتی نوح(ع) سرگردان طوفان بود و آب دریا هر کجا که می خواست آن را می برد.اما یک وقت آرام شد و از طوفان نجات پیدا کرد و در کوه جودی نشست که در روایات وارد شده است کشتی نوح(ع) به سرزمین کربلا که رسید آرام گرفت…. خصائص الحسینیه/ص۱۲۴
ابراهیم خلیل(ع) بیمار مصائب سیدالشهدا(ع)
« فنظر نظره فی النجوم * فقال انی سقیم » انگاه به ستارگان نگاهی کرد،سپس به قومش گفت: همانا من بیمارم – صافات/۸۸ و ۸۹
در روایت است حضرت ابراهیم(ع) از تنها ماندن خود در میان نمرودیان به خدا شکایت نمود که صحرای کربلا را به او نشان دادند،چون از مصائب حضرت مطلع شد، بسیار غمگین گردید و گریست به گونه ای که بیمار شد و هنگامی که نمرودیان ابراهیم(ع) را به عیدگاه خود دعوت کردند به ستارگان نگریست و فرمود من بیمارم…. البکاء للحسین(ع) / علامه میرجهانی/ ۱۴۶
شراکت در مصائب سیدالشهدا(ع) آرزوی ابراهیم(ع)
« و فدیناه بذبح عظیم » ذبیحه بزرگی را فدای او کردیم – صافات/۱۰۷
حضرت ابراهیم(ع) به خدا عرض کرد: خدایا! دوست دارم در مصیبت امام حسین(ع) شریک باشم.خطاب رسید: « یا ابراهیم! اگر می خواهی با امام حسین(ع) شریک باشی فرزندت را به منی برده و با دست خود ذبحش نما.
ابراهیم(ع) اسماعیل را آورد و هر کاری کرد نتوانست او را ذبح نماید، یعنی ای ابراهیم! این اختصاصی است و برای تو نیست، این مرحله از عشق فقط برای حسینم می باشد.
ابراهیم(ع) دلش شکست و برای مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) شروع به گریستن نمود.خطاب رسید:« یا ابراهیم! این گریه ای که کردی و این دلشکستگی و محبتی که نسبت به امام حسین(ع) در دلت پیدا شد از ذبح فرزندت برتر و بالاتر است….بحارالانوار/ج۴۴/۲۲۵
بی طاقتی موسای کلیم(ع) در مصائب سیدالشهدا(ع)
« قال انک لن تستطیع معی صبرا » گفت: تو هرگز نمی توانی با من صبر پیشه کنی – کهف/۶۷
هنگامی که حضرت موسی(ع) خضر را در مجمع البحرین ملاقات نمود به او گفت: آمده ام تا آن علمی را که خدا به تو عنایت کرده فرا گیرم.حضرت خضر(ع) فرمود:« من مامور به کاری شده ام که تو طاقت آن را نداری.موسی عرض کرد:« ستجدنی ان شاء الله صابرا»
در حدیث است که حضرت خضر(ع) از آل محمد(ص) و از مصائبی که به آنان وارد می آید برای موسی(ع) بیان کرد تا جایی که به فاجعه کربلا رسید در این هنگام صدای گریه هر دو به شدت بلند شد، سپس از فضائل پنج تن آل عبا برای او سخن گفت تا اینکه موسی(ع۹ آرزو کرد : ای کاش از آل محمد(ص) بودم…. خصائص الحسینیه/۲۰۴
ناگوار شدن زندگی بر ابراهیم به خاطر مصائب سیدالشهدا(ع)
« و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الرض و لیکون من الموقنین » و این چنین ما به ابراهیم ملکوت آسمان ها و زمین را نشان دادیم تا به مقام اهل یقین رسد – انعام /۷۵
هنگامی که ابراهیم(ع) به ملکوت آسمان و زمین نگریست و نظر بر عرش نمود پنج نور مقدس دید که بر عرش احاطه دارند.پرسید: این انوار مقدس متعلق به چه کسانی است؟ گفتند: انوار مقدس حضرت محمد بن عبدالله(ص)،وصی،دختر و دو فرزند آنهاست.سوال نمود:« سبب چیست که هرگاه به ایشان نظر می کنم خوشحال می شوم و چون به نور پنجمی نگاه می کنم مهموم و مغموم می گردم؟»
گفتند:« یا ابراهیم! نمی دانی به صاحب این نور چه ظلم ها می کنند، چون مقداری از آن را شنید محزون و مغموم گردید و زندگی برای او تلخ شد…. مهیج الاحزان/۲۲۷
پدیدار شدن درخت خرما در کربلا برای مریم(س)
« و هزی الیک بجذع النخله تساقط علیک رطبا جنیا » شاخ درخت را حرکت ده تا از آن برای تو رطب تازه فرو ریزد – مریم/۲۵
به حضرت مریم(س) خطاب شد:« درخت خرما را حرکت بده که در روایت است آن نخل خرما در کربلا بود…. خصائص الحسینیه/شیخ جعفر شوشتری/۱۲۳
کربلا زادگاه عیسی(ع)
« فحملته فانتبذت به مکانا قصیا » پس مریم به آن پسر باردار شد و او را با خود به مکانی دور و خلوت برد – مریم /۲۲
امام سجاد(ع) فرمودند:« در وقت تولد عیسی(ع) به امر حق، زمین زیر پای حضرت مریم(ع) پیچید و به یک چشم به هم زدن از دمشق به زمین کربلا آمد و حضرت عیسی(ع) در محل قبر شریف سیدالشهدا(ع) به دنیا آمد و مریم(ع) او را برداشت و همان شب به صورت طی الارض به دمشق بازگشت…. تهذیب الاحکام/ج۳ /۲۷۷
منبع:سایت مردان ناب
***********************
صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام
این المنتقم